شهر توس از جمله شهرهای تاریخی ایران می باشد که به دلیل واقع شدن آرامگاه فردوسی در آن، از ارزش تاریخی و فرهنگی بالایی برخوردار می باشد. این شهر در کنار آرامگاه فردوسی در فهرست آثار جهانی یونسکو نیز به ثبت رسیده است. علاوه بر این، در این شهر مکان ها و آثار تاریخی دیگری نیز وجود دارد که از جمله آنها می توان به گنبد هارونیه، بقایای مسجد تابران توس و موزه توس اشاره کرد.
همین وارد ذکر شده باعث شده است که سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی کشور به فکر ثبت جهانی این شهر بیافتد که در تاریخ 28 مهر ماه 1397 فرهاد عزیزی (مدیرکل امور پایگاه های جهانی سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی) خبری مبنی بر اقدامات اولیه جهت ثبت تاریخی این شهر را اعلام نمود. وی گفت شهر تاریخی توس به ثبت جهانی خواهد رسید اما پیش از آن باید برخی بسترهای لازم جهت انجام این امر فراهم شود.
طبق گفته های عزیزی، اقداماتی همچون مرمت برج و باروی تاریخی توس باید صورت بپذیرد که مراحل این مرمت از چندی پیش آغاز شده است و بزودی به پایان خواهد رسید. انجام این بازسازی ها باعث می شود که شکوه و عظمت شهر توس پیش از پیش دیده شود. علاوه بر این طرح بازسازی جلوخان آرامگاه فردوسی نیز که از ماه های گذشته آغاز شده بود به پایان رسیده است که این مورد از جمله قدم های مهم و اساسی در راه ثبت شهر توس در یونسکو می باشد.
تاریخچهٔ طوس
از نوشتههای مورخان یونانی برمیآید که در دورهٔ هخامنشیان شهر طوس به نام «سوسیا» (Susia) یاد میشد و یکی از پایتختهای ایالت پارت در شمال شرقی ایران و منطبق بر استان خراسان امروزی بودهاست:برخی از محققان بر این باورند که سوسیا همان طوس امروزی است.
تاکنون دربارهٔ نام طوس وجه تسمیهٔ دقیقی ابراز نشده، ولی «بارتلمه» برای واژهٔ tusa ریشهٔ taos را پیشنهاد دادهاست. این ریشه دارای دو معنی «خالی» و «رها» است.این نام هم بر پهلوانی ایرانی و هم بر منطقهای در خراسان اطلاق میشود. توس یکی از شانزده سرزمین مهم و مقدسی بوده که در کتاب دینی ایرانیان اوستا از آن به نام «اُوروِ» یاد شدهاست. نام توس تا دورهٔ ساسانی مشخصاً در متون و منابع نیامده و در کتیبههای دورهٔ هخامنشی، شهرهای شمال شرق کشور با نام ایالت پرثوه، جزئی از قلمرو امپراتوری هخامنشی آمدهاست. در دورهٔاشکانی نیز نامی از این شهر در دست نیست؛ اما در دورهٔ ساسانی جز چند مورد که حوادثی در این شهر اتفاق میافتاده، تاریخ این شهر را باید در لابهلای حوادث و تاریخ منطقهٔ خراسان جستجو کرد.
در یکی از بخشهای اوستا نام توس، پسر نوذر به عنوان یلی جنگجو آمدهاست که در برابر پسرانِ دلیرِ ویسه میجنگد و از ایزدبانو «اردویسور اناهید» تقاضای یاری میکند. پس از آن، بیشتر فردوسیِ توسی است که نام این دیار را بارها در شاهنامه گنجانیده، و به گفتهٔ او سام نیایرستم در کنار کشفرود توس با اژدهایی جنگیده و آن را کشتهاست. کیکاووس نیز گنجی به نام عروس در توس پنهان داشته که چون نوبت بهکیخسرو رسیده او به گودرز گفتهاست تا آن را به پهلوانان ایران، چون زال و گیو و خداوند رخش (رستم) ببخشد. بالاخره یزدگرد رامگر یا اثیم (یزدگرد یکم شاهنشاهساسانی)، که پدر بهرام گور بوده، به روایت فردوسی در کنار چشمهٔ سو توس بر اثر جفتهٔ اسبی آبی کشته شدهاست. اما این همه، پیش از آن که اهمیت تاریخی داشته باشد خبر از اهمیت توس در عهد باستان میدهد.
واژهٔ توس در قرن دهم م. به مجموعهای از چندین پارچهآبادی و روستاهااطلاق میشد (معجمالبلدان توس را شامل ده هزار پارچهآبادی دانستهاست) و کوره (ده) نوقانو کوره (ده) تابران و روستای سناباد که امروزه در داخل شهر مشهد واقع شدهاند جزو منطقه توس بهشمار میآمد که در سال ۸۰۹ م. هارون الرشید و در سال ۸۱۸ م.امام رضا پیشوای هشتم شیعیان در آن مدفون گردید، جغرافیدانان آنجا را ولایت توس مینامیدند که همه دشت (فلات) مشهد فعلی را در برمیگرفت و روستای توساز همه آنها آبادتر بود.
در زمان جغرافیانویسان عرب شهر توس به واسطهٔ رونق و ترقی نیشابور اهمیت درخوری نداشت. توس هم مانند نیشابور به دست تولوی پسر چنگیزخان خراب و در زمان اوغدی (اوکتای) جانشین چنگیز به تجدید عمارتش پرداختند و از آن به بعد چند مرتبه مقر فرمانروایان مغول شد. پس از سقوط مغولهای ایران، توس با قوچان وکلات و ابیورد و نسا و واحهٔ مرو در جزو قلمرو دولت کوچکی که امیر ارغونشاه رئیس طایفهٔ جون غربانی تشکیل داده بود درآمد، پس از ارغونشاه پسرانش محمدبیگ و علیبیگ جانشین پدر شدند. علیبیگ در سال ۱۳۸۲ م. مجبور به اطاعت از تیمور شده بعد وی را به فرغانه اعزام و در سال بعد کشته ساختند.
در سال ۱۳۸۹ م. پس از شورشی، مردم توس را قتلعام کردند و در این رویداد حدود ده هزار نفر کشته شدند. بازسازی عمارت قلعهٔ توس پس از فوت تیمور و در سال ۱۴۰۵ م. انجام گرفت. در دورههای بعد، نامتوس را با نام مشهد یکجا میبرند، مشهد تدریجاً به واسطهٔ اهمیت مذهبی خود شهر توس را تحتالشعاع قرار داده و پایتخت خراسان گردید.
طوس در تقسیمات کشوری
در گذشته، توس با نام طابران توس شناخته میشدهاست و بخشی از توس بزرگ بهشمار میآمده. با محو شدن نام توس از پسوند دیگر شهرهای منطقه از جمله سنابادتوس و نوگان توس طابران توس خود را به عنوان توس به مردم میشناسد. توس تا بهمن ماه سال ۱۳۹۱ به عنوان یک روستای تابع مشهد شناخته میشد اما با تأئید شورای عالی معماری و شهرسازی کشور در تاریخ ۱۳۹۱/۱۱/۲۶ این روستا به عنوان یک محدودهٔ منفصل شهری به شهرداری مشهد واگذار شد. هماکنون این ناحیه از مشهد، زیر نظر شهرداری منطقه دوازده مشهد، اداره میشود.
بناهای تاریخی طوس
سیاحی هندی که معاصر نادر شاه بود از مهاجرت تدریجی ساکنان توس به مشهد سخن راندهاست و صنیعالدوله وزیر ایران (که بعدها ملقب به اعتمادالسلطنه گردید) قول این سیاح هندی را در کتاب خود به نام «مطلعالشمس» نقل کرده و وضع خرابههای توس در آن زمان را مفصلاً در این کتاب شرح دادهاست. در میان خرابهها هیچ گونه آثاری که دارای تاریخ باشد، دیده نمیشود. صنیعالدوله دیوارهای شهر را که یکفرسخ دور آن است و ارگی را که در قسمت شمال شرقی بوده و عمارت بزرگ آن که در داخل شهر بوده را مسجد میانگارد و نیز در همه جا طول و عرض و ارتفاع دیوارها و برجها و خرابههای سایر عمارتها را ذکر کردهاست.
در داخل ارگ قلعهٔ کوچکی بوده که بر روی تپهٔ مصنوعی ساخته بودند در کتاب یاد شده تصویر مسجد نیز ترسیم شده، این عمارت در نزد ایرانیان به نقارهخانه معروف است. فرزر در ضمن تعریف توس از منارهٔ کوچکی (در نزدیکی مسجد) و گنبد کوچکی در بالای قبر فردوسی که در بیرون شهر نزدیکی دروازهٔ جنوب شرقی واقع بوده سخن میراند بهطوریکه نقل میکنند ساختمان این گنبد را به عبیداللهخان بخارایی که در قرن شانزدهم م. زمامدار بوده نسبت میدهند.
در سال ۱۸۵۸ م؛ که خانیکاف به این سرزمین به سیاحت آمده بود دیگر آن گنبد نبود و در آن محل، گندم کاشته بودند. پروفسور ژوکوفسکی به سال ۱۸۹۰ م. به محل یاد شده رفته و تنها تپهای دیده بود که در آن کاوشهایی شده و این تپه از آجر و نیمه و قطعات کاشی که بدون شک از بنای خراب شده باقیمانده بودند تشکیل یافتهاست و شاید این همان بنایی باشد که فرزر مشاهده کرده بود. بهطوریکه دهقانان آنجا تعریف کرده بودند. تپهٔ مزبور را آصفالدوله حاکم سابق خراسان کنده و دور محوطهای که تشکیل یافته بود آجر گرفته و دیواری در اطراف تپه کشیده میخواست بنایی روی آن بسازد لیک پیش از پایان کار بدرود زندگانی گفت.
زمانی بود که آرامگاههای امامین یعنی امام احمد غزالی و امام محمد غزالی که دومی مؤلف کتاب شهیر احیاء علومالدین است در نزدیکی آرامگاه فردوسی بود، آرامگاه محمد غزالی در قرن چهاردهم م. در ضمن شرح سیاحت ابن بطوطه بیان گردیده لیک در این زمان از بین رفته و اثری از آن نماندهاست. توس در سمت شمالی کشفرود واقع است. در نزدیکی دروازهٔ جنوب شرقی توس در سر راه مشهد پل هشتچشمهای از روی رودخانه ساخته بودند، پل یاد شده در این زمان به حال نیمهخراب باقی است. فرزر و صنیعالدوله هر یک شرحی در توصیف این پل نگاشتهاند، مخصوصاً صنیعالدوله فاصلهٔ هر یک از چشمهها را هم ذکر کرده، پلی که بر روی کشفرود قدری پایینتر بر سر راه کلات و مشهد (به فاصلهٔ پنج میل از مشهد) ساختهاند و دارای یازده چشمهاست به وضع بهتر باقیمانده ولی نه بهطوریکه کاملاً بیعیب باشد. پل یاد شده به «پل شاه» معروف است.
طوس در دانشنامهها و واژهنامههای فارسی
حدودالعالم
در کتاب «حدودالعالم» از شهر توس یاد شدهاست: «ناحیتی است (به خراسان) و اندر وی شهرکهاست چون طوران و نوقان و بروغون و رایکان و بنواذه و اندر میان کوههاست و اندر کوههای وی معدن پیروزهاست و معدن مس است و سرب و سرمه و شبه و از وی دیگ سنگین و سنگ فسان و شلواربند و جورب خیزد و به نوقان مرقد امام رضا است و آنجا مردمان به زیارت شوند و هم آنجا گور هارون الرشید است.»
نزهةالقلوب
در کتاب «نزهةالقلوب» از شهر توس چنین یاد شدهاست: «چند شهری است اندر ایران مرتفعتر از همه بهتر و سازندهتر از خوشی آب و هوا گنجهٔ پر گنج در اران، صفاهان در عراق در خراسان، مرو و توس در رومباشد اقسرا.
توس از اقلیم چهارم، طولش از جزایر خالدات «صب لب» و عرض از خط استوا «لز». جمشید پیشدادی آن را ساخت، بعد از خرابیش، توس نوذر آن را تجدید عمارتش کرده و به نام خود منسوب گردانید و از مزار امام رضا در دیه (ده) سناباد به چهار فرسنگی توس است و قبر هارون الرشید، خلیفهٔ عباسی در مشهد آن حضرت است و مشهد توس از مشاهیر مزارات است و آن موضع اکنون شهرچه شده و از مشهد تا زاوهٔ سنجان پانزده فرسنگ است… و در جانب قبلی توس دروازهای است که سههزار ولی ابوبکر نام در مزارات این دروازهٔ رودبار آسودهاند و در جانب شرقی او قبر امام محمد غزالی و احمد غزالی و مزار فردوسی و معشوق توسی هم آنجا است. مردم توس، نیکوسیرت و پاکاعتقاد و غریبدوست باشند و از میوههای آنجا انگور و انجیر و بسیار شیرین باشد و در حوالی توس مرغزاری است آن را مرغزار رایکان گویند. گروهی از بزرگان چون جابر ابن حیان، پدر شیمی، فردوسی، خواجه نظامالملک، محمد ابن اسلم، امام محمد غزالی، خواجه نصیرالدین طوسی از آنجا باشند.»
معجمالبلدان
از شهر توس در کتاب «معجمالبلدان» چنین یاد شدهاست: «شهری است به خراسان، میان آن و نیشابور قریب ده فرسنگ است و آن مشتمل بر دو بَلْده باشد، یکی را تابران گویند و دیگری را نوقان و آن دو را فزون از دههزار دیه باشد. فتح توس به روزگار عثمان بود و آرامگاه امام رضا و هارون بدانجاست.»
مسعر ابن مهلهل
از شهر توس در کتاب «مسعر ابن مهلهل» چنین یاد شدهاست: «توس چهار شهر است که دو شهر آن بزرگ و دو کوچک اند و در آن آثار بناهای اسلامی مهمی وجود دارد، همچنین خانهٔ حمید ابن قحطبه در آن شهر است که مساحت آن یک میل در یک میل است و آرامگاه امام رضا و قبر هارون در برخی از بوستانهای آن خانهاست و میان توس و نیشابور قصر با شکوه عظیمی است که آن را بنیانی بس استوار است و من به بلندی دیوارها و استواری بنیان آن قصری ندیدهام و در داخل آن کاخ مقصورههایی است که زیبایی آنها مایهٔ حیرت و شگفتی است.
همچنین در درون قصر مزبور نوعی عمارت طولانی و دراز و رواقها و گنجینهها و خلوتخانههاست. من از چگونگی آن کاخ پرسیدم و دیدم مردم شهر به اجماع معتقدند که بنای مزبور یادگار یکی از تبابعهاست که از یمن به قصد تسخیر کشور چین حرکت کردهاست و چون بدین جایگاه رسیدهاست بر آن شدهاست که حرمسرا و گنجینهها و ذخایر خود را در محلی بگذارد و خود سبکتر به سیر خود ادامه دهد بدین منظور این کاخ را بنیان نهاده و نهر بزرگی در آن جاری ساختهاست که آثار آن نمودار است، آنگاه گنجها و ذخایر و حرمسرای خود را در آنجا گذارده و خود به چین رهسپار شده و پس از رسیدن به مقصود خود بدین جایگاه باز گشتهاست و آنگاه برخی از ذخایری را که در کاخ به ودیعت سپردهاست با خود به یمن برده و بسیاری از آنها را هم در همان کاخ باقی گذاردهاست ولی جایگاه گنجها و ذخایر مزبور را از نظرها نهان ساخته و صفات مواضع آنها را با آنها نوشتهاست و در زیر خاک مدفون ساختهاست و این وضع بر این کیفیت همچنان باقی بودهاست، کاروانها و مسافران بدان کاخ فرود میآمدهاند و از ذخایر و گنجینههای نهفته در آن به هیچ رو آگاه نبودهاند تا سرانجام این راز آشکار میشود و اسعد ابن ابییعفر، صاحب کحلان در روزگار ما این گنجینهها را بیرون میآورد، چه وی از صفات گنجینهها آگاه میشود و بیدرنگ گروهی را برای بیرون آوردن آنها بدان سوی گسیل میدارد و آنها گنجینهها را به یمن نزد وی میبرند.»
ذکر طوس در کلام علی بن موسی الرضا امام هشتم شیعیان
دعبل شاعر، در جلسهای اشعاری میسراید که علی بن موسی الرضا با اشعار زیر آن را ادامه میدهند. قَبْرٌ بِطُوسٍ یالَها مِنْ مُصیبَةٍ اَلَحَّتْ عَلَی اْلاَحْشآءِ بِالزَّفَراتِ اِلَی الْحَشْرِ حَتّی یَبْعَثَ اللّهُ قائِما یُفَرِّجُ عَنَّا الْهَمَّ وَالْکُرُباتِ زهرا جان! قبری هم از فرزندان تو در طوس است که مصیبتش جانکاه و سوزنده است تا خداوند قائمی را برانگیزد و همّ و غم ما را بزداید. دعبل پرسید: ای پسر محمد رسول الله! من چنین قبری نمیشناسم. در طوس قبر کیست؟ علی بن موسی فرمود: «آنجا قبر من است. چند روزی بیشتر نمیگذرد که طوس محل رفت و آمد شیعیان و زائران من میشود.»
بازسازی آرامگاه فردوسی در طوس
بازسازی نمادهای فرهنگی همچون «آرامگاه فردوسی» در توس به سال ۱۳۱۳ خورشیدی به وسیله انجمن آثار ملی در ایران که اکنون به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تغییر نام دادهاست، انجام گرفت و گمانهزنیهای باستانشناسانه نمادهای تاریخی توس در چند دهه پیشروی همچون «ارگ توس» و «باره توس» شامل دیوارههایی کهن و چهار دروازه مرو، رزان، نوغان و ترقیذ و نیز «بقعه هارونیه»، «میل اخنگان»، «آرامگاه امام محمد غزالی» و «روستای پاژ» زادگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی را به گردشگران و پژوهشگران معرفی نمودهاست.
شورای احیای مجموعه فرهنگی تاریخی طوس
برای بازسازی شهر توس در تاریخ ۱۳۷۸/۶/۹ سند ملی آییننامه «شورای احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس» به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران رسیدهاست، شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه نظارت عالی بر همه نهادهای فرهنگی در ایران را بر عهده دارد.
در سند ملی آییننامه «شورای احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس» ضمن تأیید ضرورت بازسازی توس بر لزوم تعامل نهادهای کارگزار فرهنگی ایران با تشویق و مشارکت سرمایههای بخش خصوصی تأکید شده تا آنکه مجموعه توس در خور جایگاه فردوسی باشد و نیز با معرفی ارزشهای فرهنگی و تاریخی توس به جهانیان به محلی برای تبادل فرهنگی در سطح کشوری و برونمرزی تبدیل شود.
شورای احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس، شامل هفت نهاد حقوقی در ایران است و وظایف این شورا بررسی و تعیین سیاستهای کلی در زمینه احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس و آرامگاه فردوسی، بررسی، تصویب و تعیین اولویتها و پیشنهادهای ارائه شده از سوی ستاد برنامهریزی و هماهنگی این مجموعه و نظارت بر حسن اجرای برنامههای مصوب میباشد.
اعضای شورای سیاستگذاری احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان رئیس شورا، رئیس سازمان برنامه و بودجه که اکنون به معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری تغییر نام دادهاست،وزیر مسکن و شهرسازی، استاندار خراسان که اکنون به خراسان رضوی تغییر نام دادهاست، قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی، نماینده مجمع نمایندگان استان خراسان رضوی در مجلس شورای اسلامی، رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور که اکنون به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تغییر نام دادهاست به عنوان دبیر این شورا میباشد.
شورای احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس از سال ۱۳۷۸ که به صورت رسمی در ایران راهاندازی شدهاست، گزارشی دقیق و جامع از فعالیتهای خود ارائه ندادهاست.
پیگیری ثبت طوس در یونسکو
آرامگاه فردوسی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران به ثبت ملی رسیدهاست و به پیشنهاد سازمان میراث فرهنگی و بنیاد فردوسی تلاش شدهاست پرونده ثبت آرامگاه فردوسی که در ایران «مجموعه فرهنگی تاریخی توس» نامگذاری شدهاست در فهرست آثار تاریخی یونسکو پیگیری شود[۱۶] اما با وجود احداث دکلهای برق فشار قوی در حریم منظری در پشت این آرامگاه، آمادهسازی پرونده ثبت جهانی مجموعه فرهنگی تاریخی توس به تعویق افتادهاست.
پیشنهاد بنیاد فردوسی برای بازسازی طوس
برای همیاری در بازسازی زادگاه و آرامگاه فردوسی (روستای پاژ و مجموعه فرهنگی تاریخی توس) در تاریخ ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ بنیاد فردوسی با مجوز رسمی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به ثبت رسمی درایران رسیدهاست و در بخشی از اساسنامه مصوب این سازمان مردمنهاد، هرگونه فعالیت در راه بازشناسی فردوسی و یاریرساندن به گسترش زبان فارسی در ایران و جهان به ویژه راهاندازی فرهنگسرایفردوسی، بوستانسرای مفاخر ایران و نیز کتابخانه تخصصی و مرکز اسناد فرهنگی در روستای پاژ و مجموعه فرهنگی تاریخی توس و نظارت بر حسن اداره این مجموعهها تأکید گردیدهاست که ظرفیتی افزون بر سند ملی احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس برای همیاری با نهادهای کارگزار فرهنگی در سطح کشوری و استانی را فراهم آوردهاست.
برای محقق ساختن «طرح ملی احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس» بنیاد فردوسی نیز طرحی با نام «بازسازی زادگاه و آرامگاه فردوسی» را به نهادهای متولی فرهنگی استان خراسان رضوی ارائه نموده و آمادگی رسمی برای همیاری با نهادهای استانی در خراسان رضوی را برای بازسازی شهر توس و روستای پاژ را اعلام نمودهاست.
طرح بازسازی زادگاه و آرامگاه فردوسی
برای احیای ریشههای کهن زبان پارسی دری در خراسان بزرگ، بنیاد فردوسی پیشنهاد دادهاست تا با پشتیبانی سازمانهای کارگزار فرهنگی ایران از جمله سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، شهر توس و روستای پاژ بهعنوان قطب گردشگری فرهنگی و تاریخی در آسیای میانه طرحی جامع اجرایی شود.
حوزهٔ تمدنی خراسان بزرگ شامل استانهای سهگانهٔ خراسان ایران و کشورهای تاجیکستان، ازبکستان، افغانستان و ترکمنستان است که از این منطقه تاریخی مفاخر مشهوری برخاستند که در فرهنگ و ادب زبان پارسی به عنوان مفاخر مشترک شناخته میشوند که از آن میان میتوان به فردوسی، رودکی، ناصر خسرو قبادیانی، عطار نیشابوری، خواجه نصیرالدین طوسی، مولوی، خیام، خوارزمی، پور سینا، ابوریحان بیرونی، عبدالرحمن جامی، عبداله انصاری، ابوالفضل بیهقی، ابنیمین، امام محمد غزالی، فارابی و… اشاره داشت.
بنیاد فردوسی برای راهاندازی «طرح ملی زادگاه و آرامگاه حکیم توس» پیشنهاد دادهاست در شهر توس فرهنگسرا و بوستانسرای فردوسی، تالار همایشها، مجتمع فرهنگی ورزشی و نمایشگاه صنایعدستیایران و آسیای میانه، موزه، کتابخانه تخصصی، مرکز اسناد فرهنگی، دانشگاه ادب پارسی و ایرانشناسی در کنار آرامگاه فردوسی تأسیس شود و شهرک پژوهشی و گردشگری شاهنامه در کنار دهکده نمونه پاژبرای ایجاد کارگاههای هنرهای دستی، کشاورزی و دامداری علمی و تشکیل کلینیک تخصصی پزشکی در زادگاه فردوسی راهاندازی گردد تا شهر توس با توجه به پیشینهٔ تاریخی چند هزار ساله از نظر گردشگریبه قطبی تبدیل گردد.
در طرح ملی زادگاه و آرامگاه حکیم توس با تصویرسازی مثلث متساویالاضلاعی که در هر گوشهاش یک مرکز جذاب برای گردشگری زیارتی، تاریخی و فرهنگی ترسیم شدهاست. در سه گوشه مثلث فرضی یاد شده جذب گردشگر مذهبی، تاریخی و فرهنگی با وجود بارگاه امام رضا، پیشوای هشتم شیعیان در شهر مشهد و آرامگاه فردوسی در شهر توس و زادگاه فردوسی در روستای پاژ فراهم خواهد آمد و بدین ترتیب یکی از قطبهای گردشگری جهان اسلام پیشبینی شدهاست.