آتشگاه اصفهان یا کوه آتشگاه از بناهای تاریخی اصفهان است. این مجموعه دارای پیشینه تاریخیِ کهنی است و در زمانهای گونه گونی از آن بهره بردهاند؛ این کوه در غرب اصفهان و ۸ کیلومتری مرکز شهر در خیابان آتشگاه قرار گرفته و در نزدیکی رودخانه زاینده رود، بر روی کوهی قرار دارد.
این آتشگاه از جاذبه های اصفهان،که در دوره پهلوی نیز مورد مرمت جدی قرار گرفته بود، در ۱۳۳۰ و با شماره ۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
وجه تسمیه آتشگاه اصفهان
نام کوه آتشگاه ابتدا ماربین بود، شاید از آن جهت که رودخانه زاینده رود از بالاى آن همچون مار نقرهفام و سیمینى دیده می شد، و بتخانه آن را مارس می گفتند؛ مارس نام خداى جنگ رومیان، و پدر رومولوس نخستین پادشاه روم است.
قدمت و کاربری بنای آتشگاه
درباره ی قدمت و کاربری بنای آتشگاه در بین مورخین و صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد. بنای آتشگاه را به خاطر استفاده از چوب در میان بافت خشت های دیوار و همچنین معماری آن منصوب به معماری به سبک بین النهرین می دانند. بر اساس یافته های گروه باستان شناسی از کشور ایتالیا به سرپرستی باستان شناس معروف ایتالیایی پروفسور گالدیری، طول عمر مصالحی که در بنای آتشگاه به کار رفته است متعلق یه حدود ۱۴۰۰ قبل از میلاد مسیح می باشد. اما قدمت و معماری این بنا تنها عامل شگفتی نیست بلکه مسئله ی دیگری که باعث تعجب شده است این است که در هزاره ی سوم پیش از میلاد در استان اصفهان و حدود بختیاری امروز قوم و یا اقوامی نیز زندگی می کرده اند. بنا بر این مسئله گروه پژوهشی پروفسور گالدیری عمر این بنا را تا ۷ هزار سال هم تخمین زده و احتمال این راداده اند که یک بنای مشابه این بنا در بین النهرین موجود بوده باشد. منابع باستان شناسی ایران می گویند که مهم ترین آتشکده های عهد ساسانی عبارتند از؛ آذر فرنبغ، آذر گشسب و آذر برزین مهر که آتشگاه اصفهان یکی از اتشکده های مهم بعد از این اتشکده ها بوده است.
مشخصات بنای آتشگاه
این بنای خشتی غریب که بر فراز کوهچهای به بلندای ۱۰۰ متر (نسبت به دشت اطراف) در بخش ماربین اصفهان جای دارد، نخستین بار از سوی اَوِستا شناس بزرگ «ویلیامز جکسن» در اوایل قرن بیستم میلادی، مورد توجه و بررسی علمی قرار گرفت.
بافتِ ساختمانیِ این مجموعه از لایههای خشتی است. میانِ دو ردیف خشت را هم یک لایه نازکِ نِی (که از رودخانه آورده میشده) قرار میدادند تا بر استحکامِ آن بیفزایند. پایههای بزرگ و خشتیِ بنا تقریباً از میانهٔ تپهٔ آتشگاه آغاز میشوند و در بالا به ستونهایی محکم و قابلِ اعتماد تبدیل میشدند که در گذشته اتاقهایی نیز بر رویِ آنها قرار داشتهاست. در برخی جاها نیز بقایایی از راه پلههایی منظم و کنده شده در دلِ سنگ بچشم میخورد که تا بالا ادامه داشتهاست اما امروزه از میان رفتهاند. در بالای تپه بنایی گِرد ساخته شده که میتوان آنرا نقطه نهاییِ معماریِ این بنا معرفی کرد. بر رویِ تپه، هیچ بنایی بلندتر از آن ساخته نشدهاست. این اتاق دارای هشت گوشهاست و در هر گوشه یک پنجره هم رو به بیرون دارد. گفته میشود موبدانِ زرتشتی، آتشِ مقدس را در درونِ این اتاق قرار میدادهاند.
این مجموعه دارای اتاقها و ساختمانهایی در چهار جهتِ تپه بوده که تا زیرِ اتاقکِ آتشگاه ادامه مییافتهاند و البته اکنون تنها سازههای بخشِ شمالی و بخشی از قسمتِ شرقی سالم ماندهاند و بهنظر میرسد مربوط به بازسازیِ این بنا در دورهٔ پهلوی باشند. بر رویِ برخی از خشتهای بکار رفته در سازههای بخشِ شمالی میتوان عددِ ۱۳۵۲ را دید که در قالبِ خشتها تعبیه شدهاست.
علاوه بر باستان شناسان اروپایی و آمریکایی، از ایرانیان، نخستین بار رشید شهمردان (که یک موبد پارسی ایرانی تبار بود) در کتاب پرستشگاه زرتشتیان، ضمن برشمردن و توصیف اکثر آتشخانههای ایران، از پناه گرفتن اسماعیلیان اصفهان به آتشگاه در اواخر سدة پنجم هجری خبر میدهد.
«علیرضا جعفری زند» به سال ۱۳۸۱ خورشیدی مجموعهٔ گزارشها و بررسیهای خود دربارهٔ «اصفهان پیش از اسلام» را در قالب کتابی به همین نام منتشر مینماید. در این کتاب، بر کاربری مذهبی آتشگاه تأکید شده و با استناد به نتایج آزمایش سالیابی به روش کربن ۱۴، «آتشگاه» یک معبد ایلامی دانسته میشود که بعدها تبدیل به یک معبد مهری میگردد.
از آتشگاه اصفهان در متون کهن، به نام «دژ ماربین/مهرین» یاد شده و اشاراتی دربارهٔ شهرک باستانی «مهرین» رفته است. یافته شدن سفالهای گورتان و نامهای باستانی روستاهای ماربین، گواه بسندهای است بر وجود فرهنگ و تمدنی دیرسال در این بخش، که متأسفانه بسیار مورد بیتوجهی واقع شده است.