منطقه آذربایجانشرقی، موزه ایلخانی مراغه جلوهگاه بینظیر تمدن عصر حکومت ایلخانی در ایران به حساب میآید و در خیابان دانشسرای مراغه، روبه روی بیمارستان سینا قرار دارد که در سال 1364 هجری شمسی فعالیت خود را آغاز کرد و درسال 1375 به موزه تخصصی ایلخانی تبدیل شد.
درسال 1389 فضای موزه بزرگتر و بر تعداد سالنها افزوده شد که علاوه بر آثار دوران ایلخانی، آثار و اشیا تاریخی مراغه نیز به این مجموعه به نمایش درآمد.
اين موزه از جاهای دیدنی مراغه،به منظور معرفی دوره خاص از تاريخ با تمركز و انتقال صدها اثر برجسته و گردآوری مجموعه ای نسبتا كامل از آثار مختلف ايلخانی شامل انواع سفال, كاشی, سكه, فلز, شيشه و كتابت, به عنوان منبع مطالعاتی و پژوهشی در اختيار محققان و بازديد كنندگان قرار می گیرد .
مجموعه سفال: هنر سفال گری دوره ايلخانی را می توان عصر طلايی سفال گری دوره اسلامی ناميد. از خصوصيات بارز سفالينه اين دوره, تنوع ساخت سفال با تكنيك های مختلف سفالگری و تنوع تزيينات سفالينه ها است .
تزیینات این سفالینهها متنوع و شامل انواع نقوش هندسی، نقوش گیاهی از برگهای متراكم اسلیمی و طوماری، نقوش حیوانی مثل غزال دونده، ماهی، اردك و پرندگان، نقوش انسانی از مجالس رقص، نوازندگی، شكار و كتیبههایی از اشعار فارسی، ضربالمثلها، دعاهای معروف و نقوش تركیبی بوده است كه در هر یك از مراكز سفالگری به ترتیبی خاص اجرا میشد.
ازجمله نمونههای شاخص این قسمت میتوان آثار لعاب دار شفاف که دارای نقوشی چون نقش گرینفون که نشان دهنده یک حیوان باسر انسانی و نقش اسفنگس که جانور افسانهای با اعضای چند حیوان که از نمادهای پیش از اسلام بودند و در دوران ایلخانی استفاده میشد، اشاره کرد.
در سفالینههای ایلخانی علاوه بر آرایش منقوش، تزئیناتی در فرم سفالینهها نیز وجود داشته است كه آثار مشبك دوجداره و مشبك پوشیده با لعاب شفاف، سفالهایی با نقوش كنده، برجسته و نقشهای قالبی از آن جملهاند.
از مراكز مهم سفالگری دوره ایلخانی، شهرهای معروف ری، كاشان، جرجان، سلطانآباد و تخت سلیمان بود و نمونههای بارزی از آنها در موزه مراغه وجود دارد. علاوه بر آن به علت كشف قطعاتی از كاشیهای زرینفام و نقش برجسته از رصدخانه خواجهنصیر و ویژگیهای منحصربفرد آنها، برابر نظر محققان، مراغه نیز از مراكز سفالگری دوره ایلخانی بوده است. همچنین قطعاتی از کاشیهای زرین فام و نقش برجسته رصد خانه مراغه نیز در این موزه به نمایش گذاشته شده است.
مجموعه سكه: سكه های موزه مراغه از كاملترين مجموعه مسكوكات دوره ايلخانی كشورمان می باشد.سكه های طلا برای مقاصد ويژه, روزهای عيد و جشن ها ضرب می شد و سكه های مسی برای معاملات روزمره رواج داشت كه مراغه , تبريز و سلطانيه از مراكز مهم ضرابخانه های حكومتی بودند .تنوع نقوش سکهها در دوره ایلخانی معرف فرهنگ و تمدن آن عصر بوده و نیز نقوش و مظاهر آئینی ادیان و فرقههای مختلف ضرب شده بر روی آنها، نشانگر تفکرات مذهبی مغولان است. بر سکههای ایلخانی متونی از آیات قرآنی، لااله الاالله، محمد رسول الله، نام خلفای راشدی و در دورهای کوتاه، متن علی ولی الله و نام دوازده امام به خط کوفی و نسخ نقش شده است و نیز نام و القاب ایلخانان معمولا به خط ایغوری با خطوط عربی سکه ها ترکیب شدهاند.
در سمت راست بخش سکهها، قسمت کتابت قراردارد. در این بخش نمونههایی از قرآن که برای اولین بار ترجمه آنها رایج شده وجود دارد؛ این قرآنها روی کاغذ موسوم به خانبالغ که از کاغذهای وارداتی کشور چین بوده نوشته شده و دارای تزیینات زرنگار است و همچنین جزیی از قرآن منسوب به یاقوت مستعصمی که خط نسخ و ثلث را در این دوره به کمال رسانده در این موزه نگهداری میشود.
بخش شيشه: هنر شيشه گری در دوره ايلخانی به علت فرار شيشه گران به كشورهای مصر و سوريه از رونق افتاد. شيشه های موزه مراغه از نمونه های نادر آن عصر است كه دارای تزيينات مختلف شيشه گری می باشند .
بخش فلز: در بخش فلز موزه مراغه نمونه های ارزشمندی از هنر فلزكاری دوره ايلخانی شامل انواع ظروف فلزی, پيه سوزهای مفرغی و شمعدان های برنزی وجود دارد كه به روشهای ريخته گری, قلم زنی و طلاكوبی ساخته شده اند.در تزيينات اين آثار استواری و استحكام با پای قوی حيوانات و صعود و روشنايی با شكل پرندگان نشان داده شده است .
در این موزه، شمشیری نیز دیده میشود که متعلق به کری خان ابن بهادر خان حاکم داغستان بوده و حاوی تزیینات طلاکوبی بر روی عاج و مفرغ است. این شمشیر مربوط به سال 706 هجری قمری میشود. روی شمشیر سه کتیبه، وجود دارد که به زبان عربی نوشته شده که معنی آن این است که مرگ فقط با اجل خواهد رسید و نباید ازمرگ واهمه داشت جنگ یک مزیت محسوب میشود.
در حیاط موزه مقبره شاعر بزرگ اوحدی مراغه ای وجود دارد، شیخ رکن الدین ابوالحسن مراغه ای متخلص به به اوحدی از شعرای عصر مغول است.وی تخلص خود را از نام مراد خویش اوحدالدین کرمانی گرفته، سال تولد اوحدی مانند بیشتر شعرای ایران مجهول است اما برابر مستندات میتوان تولد وی را 670 هجری قمری دانست، وفات وی نیز به سال 738 هجری قمری در مراغه بر میگردد.