«اسجیل» نام یکی از روستاهای بسیار باصفا و خرم چناران است که در حدود ۴۰ کیلومتری شمال غربی مشهد واقع شده است. اسجبیل از جاذبه های چناران، از معدود روستاهای خراسانی است که دارای آب و هوایی نشاط آور است و تمامی این ویژگیها به سبب کوهپایهای بودن این منطقه میباشد.
در گذشته اسجیل یكی از قراء بلوك گلمكان و بخش طرقبه مشهد بود. در سال ۱۳۶۸ بعد از تبدیل شدن بخش چناران مشهد به شهرستان این روستا جزء بخش گلبهار شهرستان چناران قرار گرفت. در كتاب گیتاشناسی ایران جلد سوم نوشته مهندس عباس جعفری در مورد اسجیل این طور نوشته شده است: «اسجیل دهستانی از بخش گلبهار شهرستان چناران و استان خراسان دارای طول و عرض جغرافیایی ۱۷۱ درجه و ۳۰ دقیقه، فاصله آن تا چناران ۲۲ كیلومتر و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۵۰۰ متر میباشد. این روستا دارای سه نوع آب و هوای معتدل، خشك و كوهستانی است. این روستا در دامنه شمالی كوهستانی بینالود قرار گرفته و دارای رودخانه میباشد.
وجه تسمیه
در مورد وجه تسمیه اسجیل اظهار نظرهای فراوانی شده بعضی به آن واژه اِسگِل برخی اِسگیل و عدهای اسجیل گفتهاند. در حال حاضر به زبان محاورهای اهالی روستا آن را اِسگِل و از لحاظ نوشتاری به آن اسجیل میگویند. بعضی از عوام معتقدند كلمه اسجیل در حقیقت (اِسگِل) بوده و به معنی مكانی است كه از خشت و گل نبا شده عقیده دارند، قبل از حمله اعراب به ایران (قبل از اسلام) این روستا وجود داشته، و بعد از تصرف این منطقه به وسیله مسلمانان از آنجا كه حرف (گ) یك حرف از الفبای پارسی باستان است و در حروف الفبای عربی وجود ندارد، تغییر اعراب داده و به حرف (ج) تلفظ شده و كلمه اِسگِل تبدیل به اِسجِل و بعدها با اضافه شدن حرف (ی) به اسجیل تبدیل شده است.
اسجیل به لحاظ لغوی یعنی جای محكم و بلند و با توجه به موقعیت قرارگیری این روستای كوهستانی، احتمالاً در دوره اسلامی این كلمه به آن اطلاق شده باشد.
هرچند كه اظهار نظرهای فوقالذكر فاقد توجیه علمی بوده ولی با توجه به بررسیهای باستانشناسی و مطالعه سنگ قبرهای آن باید اذعان نمود كلمه اسجیل از دوره تیموری یعنی قرن هشتم هجری به این منطقه اطلاق شده است. ظاهراً وجه تسمیه این روستا در دوره قاجاریه اسوح بوده است. چنانكه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه صاحب مطلعالشمس در این خصوص مینویسد: از جمله قرای دیگر بلوك جورمكن میتوان به قریه كاهون (كاهو)، قریه نوزاد، قریه سرآویچ، قریه اسناندر و قریه اسوح اشاره نمود.
همانطور كه اشاره شد در دوره قاجاریه روستای اسجیل جزء قریه گلمكان و به اسوح مشهور بوده است. در جایی دیگر اعتمادالسلطنه در خصوص بلوك طرقبه- شاندیز و گلمكان مینویسد: «… یكی دیگر بلوك شاندیز است در دامنه واقع و محدود است از سمتی به كرهته نیشابور و از طرفی به قصبه كاهو و از طرف دیگر وصل به جاغرق میباشد. رودخانه نیز در این بلوك جاری است و این ناحیه بهترین ییلاقات مشهد میباشد. قصبه كاهو محلی معتبر و در میانه گلمكان و شاندیز واقع است و قصبه اسجیل كه نیز در همین حوالی است و قصبه دولتآباد در این قسمت واقع و جزو هیچ یك از بلوكات نیست. بعد مسافت شاندیز از مشهد شش الی هفت فرسنگ است، یكی دیگر بلوك گلمكان است از طرفی به اسجیل و دولتآباد از سمتی به خاك چناران از سمت دیگر به خاك نیشابور متصل است. مسافت این بلوك از شهر هفت هشت فرسنگ میشود. آب این بلوك از رودخانهای است كه از چشمه سبز میآید و از وسط قصبه گلریز میگذرد. قنات متعدد هم دارد. تقریباً چهارده قلعه و قصبه دارد. و طایفه در این بلوك ساكن یكی از آنها را تاجیك گویند كه همه آنها فارسی زبان و در قصبه گلریز سكنی دارند. طایفه دیگر ایلات كرد همزه كانلو (حمزه كانلو) كه در سایر قلعهجات و مزارع گلمكان جای گرفتهاند.»
تاریخچه تمدنی
روستای اسجیل از لحاظ سابقه تمدنی یكی از قدیمیترین روستاهای منطقه گلمكان و توس محسوب میشود. براساس بررسیها و شواهد باستانشناسی قدمت سكونت در آن به قبل از اسلام برمیگردد و وجود تپههای زیاد تاریخی از جمله تپه نخودك*، تپه پیشگنبد*، تپه باغ میر*، قلعه كهنه* و برج قلعه* در این روستا حكایت از قدمت دیرین آن دارد. به نظر میرسد این روستا در طول زمان بر اثر عوامل مختلف طبیعی مانند سیل و زلزله چندین بار جا به جا شده است و احتمالاً سكونت اولیه در آن از تپه نخودك آغاز شده و به تدریج تغییر مكان داده و در تپه پیشگنبد (دوره تاریخی ساسانی) مستقر شدهاند بعد از پایان استقرار در تپه پیشگنبد سكونت جدید در قلعه كهنه آغاز شده كه به نظر میرسد سكونت در قلعه كهنه در اوایل دوره اسلامی بوده است. در اواسط دوره اسلامی اقوام ساكن در این منطقه به اطراف قلعه كهنه پراكنده شدهاند. در قرن هفتم هجری (دوره تیموری) سكونت در اطراف زمینهای شیخ بهشتی ادامه داشته است و این سكونت در قرن هشتم- دهم و یازدهم (دوره صفوی) هجری و حتی دوره نادر شاه افشار ادامه داشته است. در دوره قاجاریه به علت عدم وجود امنیت ناشی از حكومت قاجار- برج قلعه ساخته شد. و اقوام ساكن در اطراف شیخ بهشتی به برج قلعه مهاجرت نمودند برج قلعه یك قلعه استراتژیك دارای حصاری بلند با برجهایی برای نگهبانی از اقوام ساكن در آن بوده این برج در بلندترین نقطه روستا قرار دارد جایی كه از سه طرف به دشمن مسلط و ورود به آن از یك طرف میسر بوده است. این قلعه در واقع یك دژ نظامی مسكونی بوده است. از اواسط دوره قاجاریه به تدریج با آمدن امنیت در كشور اهالی ساكن در برج قلعه از آن خارج و در پای آن در كناره رودخانه بناهایی را ساختند. روستای فعلی دقیقاً در حاشیه رودخانه قرار گرفته و یكی از زیباترین روستاهای حاشیه شمالی كوه های بینالود از لحاظ موقعیت قرارگیری و بافت معماری میباشد.
زنده باد اسگل و هر چی اسگیلیه توی دنیا محمد قاضی