معمولا تابستان در ایران بهترین فرصت برای سفر است و خانوادهها اغلب تصمیم میگیرند در این فصل به سفر بروند. با این حال آمارها میگویند فقط نیمی از خانوادههای ایرانی در طول تابستان بار سفر میبندند. آن نصف دیگر حتا یک بار هم از شهر و روستای خود خارج نمیشوند و چمدانشان حتا یک بار هم باز و بسته نمیشود. و تازه از بین کسانی که به سفر میروند، ۶۶ درصدشان خانهی آشناها و بستگانشان در شهرهای دیگر میمانند. یعنی بیشتر مردم اگر جایی آشنا و وابستهای داشته باشند تصمیم به سفر میگیرند و با هتل و مسافرخانه و اقامتگاه بیگانهاند. اولین دلیلش احتمالاً مشکلات اقتصادی است، مردم هتل را جایی لوکس میدانند، بدون اینکه نسبت به قیمتهای هر فصل و هتلهای مختلف کنجکاوی داشته باشند. ماندن در جایی که هیچ تعلقی بهش نداری، با مزاج ایرانی ما خیلی سازگار نیست.
مرکز آمار از سال ۱۳۸۷ سرشماری در زمینهی گردشگری را شروع کرده. این آمار متعلق به آخرین سرشماری این مرکز است که مربوط به تابستان سال ۱۳۹۲ میشود. طبق آمار در تابستان این سال از بیست و دومیلیون خانواده، ۱۲ میلیون خانواده حداقل یک بار به سفر رفتهاند و ۱۰ میلیون خانواده هیچ سفری نداشتهاند و در محل زندگی خود تابستان را به انتها رساندهاند. ۵۹ درصـد از کسانی که سفر رفتهاند، شب را هم ماندهاند اما ۴۱ درصد به خانه برگشتهاند و سفرشان کمتر از یک شبانهروز طول کشیده. بیشتر مسافرانی که شب را بیرون از خانه ماندهاند با هدف دیدار دوستان و بستگان (۵۳ درصد) و بعد بـا هدفهای گردش و تفریح (۲۴ درصد) و زیارت (۱۵ درصد) سفر کردهاند. باقیمانده که شامل هشت درصد میشود، با هدفهایی مثل درمان و آموزش و خرید یا برای کار از شهر خارج شدهاند. این آمار الگوی سفر کردن در ایران را به خوبی نشان میدهد.
بیشترین هدف اصلی از سفرهای بدون اقامت شبانه، گردش و تفریح عنوان شده در حالیکه بیشتر سفرهای با اقامت شبانه در این فصل، با هدف دیدار دوستان و بستگان بوده. نتایج نشان میدهد که بیشترین اقامتگاه اصلی مورد استفاده در سـفرهای داخلـی بـا اقامـت شـبانه خانوادهها، منزل بستگان و آشنایان با ۶۶ درصد، ویلا و آپارتمان اجارهای با ۱۱ درصد و ویلا و آپارتمان شخصی بـا ۶ درصد بوده است. بیشتر مردم از ماشین شخصی برای سفر استفاده کردهاند و خیلی از کسانی که اتومبیل شخصی ندارند ترجیح دادهاند همان اطراف منزل اوقات بگذرانند.
این آمار قابل تعمیم به تمام تابستانهای سالهای اخیر است. وقتی به آمار سال ۱۳۸۷ نگاه میکنیم فرق چندانی با آمار مربوط به سال ۹۲ نمیبینیم و همهی اینها نشان میدهد که صنعت توریسم در ایران از نظر اقتصادی و روانی فاقد استحکام لازم برای مردم است. آنها سعی میکنند برای سفر کردن از بخشهای مختلف صنعت توریسم کمک نگیرند و برنامهریزی در این زمینه را کاری شخصی و داخلی میبینند.