لباس محلی و معمول طهرانی های دوره قاجار برای همه طبقات شال و کلاه و جبه برای مردان و پیراهن کوتاه برای پوشاندن بالاتنه و دامنی بلند که تا پشت قدم های پا را بپوشاند برای زنان بود و اگر زنان هرگاه به دلایلی از خانه خارج می شدند از چادر، چارقد و روبنده استفاده می کردند.
تن پوش مردان تهران قدیم
در طهران لباس محلی تهران قدیم تن پوش بسیاری از مردان، لباسی بلند و گشاد به نام جبه بود چون این تن پوش بسیار راحت و دوام خوبی داشت و مردم دیگر نقاط کشور روی خوشی به آن نشان دادند تا آنجا که در کل ایران جبه، لباس رسمی شناخته شد که با توجه به طبقات مختلف جامعه، جنس جبه گوناگون بود. طبقات ممتاز، جبه شان را از جنس ماهوت می دوختند و سایر طبقات که استطاعت خرید ماهوت را نداشتند از پارچه های دستباف ایرانی استفاده می کردند. همه مردان بعد از پوشیدن جبه، شالی به کمر می بستند که برایشان حکم جیب داشت.
کفش مردان نیز با توجه به تناسب توان مالی، گیوه، چاروق و نعلین بود که البته بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ که طرح هماهنگ کردن لباس مردم به مرحله اجرا گذاشته شد کت و شلوار و کفش هایی به شکل امروزی جایگزین قبا، جبه و نعلین شد و اما کلاه یا به عبارت دیگر شال کلاه، بخش جدانشدنی از لباس مردان به شمار می رفت. در آن دوره کلاه برای مرد به منزله چادر برای زن بود و مردی بدون کلاه در کوچه و بازار دیده نمی شد.
کلاه از این جهت ضروری بود که مردان عضو «سر» را سلطان و فرمانده بدن می پنداشتند و اعتقادشان بر این بود که باید برای این عضو، حرمتی بسیار قایل شد تا آنجایی که حتی هنگام خواب، عرقچین بر سر می گذاشتند و جز دیوانگان، مردی بدون کلاه دیده نمی شد.
از خرافاتی که مردم به آن بسیار اهمیت می دادند این بود که اگر مردی بدون کلاه، آب بخورد دلیل بر عدم عقل و حواس وی است و اگر بنا به دلایلی عرقچین از سرشان می افتاد، کف دست شان را روی سر می گذاشتند و آب می خوردند.
در این دوران، بازار کلاه دوزها رونق بسیار خوبی داشت. معروف ترین کلاه هایی که مردان آن دوره بر سر می گذاشتند کلاه های نمدی، پوستی و مقوایی بود که بعد از آن کلاه پهلوی یا کلاه اجباری خاتم کلاه ها شد.
چادر چاقچور تهران قدیم
جنس چادر خانمها از دیبا و پارچه پشمی بود. زنهای فقیر پارچه دیبا و خانمهای اشرافی پارچهی پشمی به کار میبردند. پیرزنها دور کمر چادر را نوار میگذاشتند و این نوار را به گردن خود میانداختند و زنهای جوان برای آن کمر میدوختند.
چاقچور شلوار بلندی بود که لیفه داشت و در قسمت مچ پاچین داشت.
کلاه نمدی تهران قدیم
کلاه نمدی، کلاه لبه کوتاهی شبیه عرقچین تا شده بود که در آن دوره از همه کلاه های موجود ارزان تر به شمار می رفت. نوع دیگر این کلاه «فینه» نام داشت که در انتها متصل به یک منگوله بود که شال سبزی دور آن می بستند و نوحه خان ها و مداحان از آن استفاده می کردند. نوع مرغوب کلاه نمدی از کرک شتر تهیه می شد که به لوطی ها و داش مشتی ها تعلق داشت. قیمت این کلاه ها از پنج شاهی تا دو قران متغیر بود.
کلاه پوستی تهران قدیم
بعد از کلاه نمدی، کلاه پوستی دارای مشتریان بسیاری بود که اسکلت آن از مقوا و روی آن با پوست گوسفند، بره، سنجاب، سمور و غیره پوشانیده می شد و سقف اش از مخمل یا ماهوت بود و در داخل آن آستر. قیمت این کلاه بین سه قران تا سه تومان بود که نسبت به کلاه نمدی گران تر و مخصوص اعیان به شمار می رفت.
کلاه مقوایی تهرانی
کلاه مقوایی نیز کلاهی از مقوا و ماهوت سیاه با ارتفاعی بلند که مختص جوجه فکلی های آن دوره بود. همچنین برخی از افرادی اداری که سمت منشی داشتند این کلاه را بر سر می گذاشتند. از کلاه مقوایی به عنوان پیش درآمد کلاه پهلوی یاد شده است. قیمت این کلاه از دو قران به بالا بود.
کلاه پهلوی
استفاده از کلاه پهلوی که از آن به نام کلاه زورکی یاد می شد از جمله قوانینی بود که رضاخان آن را عمومی کرد و مردم مجبور به استفاده از آن شدند. این نوع کلاه مانند کلاه مقوایی بود که نقابی جلوی آن دوخته شده بود.
قانون اتحاد شکل، همه مردان را موظف کرد که باید ملبس به کت و شلوار و مجبور به استفاده از کلاه نقابدار (کلاه پهلوی) باشند و هر کس که از این دستور سرپیچی کند انواع اهانت ها، بی حرمتی ها گریبان گیرش می شد و آژان ها، جبه های مردان را در ملا عام با قیچی بریده و شال و کمربند و کلاه آن را نیز لگدمال و دشنام و ناسزا نثار مردان می کردند. جملات تمسخرآمیزی که همزمان با تغییر لباس بر سر زبان عوام افتاده بود، شامل:«هم کلاه مان را برداشتند و هم کلاه بر سرمان گذاشتند» بود که این مثل آنچنان رایج شده بود که بعد از تاجگذاری رضاخان شعار مردم این بود که «این کلاه برای سرت گشاد است.
لباس محلی زنان تهران
پوشاک زنان در دوره قاجاریه به شیوه دوره زندیه بود. در این دوره اغلب برای روبند پارچه سفید انتخاب میشد که بلندی آن در بیشتر مواقع تا زانو نیز میرسید. روی روبندو در جلوی چشمها تکههای توری تعبیه میشود. پاپوش زنانه در دوره قاجاریه با دورههای قبل فرقی نداشت و عموماً نعلین و ساغری نوک برگشته استفاده میشد. طرح گالشی، کفش نرم پاشنه و خط دور کفش، معرف اندازه آن بود. سه خط کوچکترین و هفت خط بزرگترین شماره کفش به شمار میرفت. از کفشهای فرنگی دوز زنانه نیز باید یاد کرد. پیراهن بانوان معمولاً از ململ سفید بود. ارخالقها گاه تا ران نیز میرسید. این دامن را پرچین تهیه میکردند و آن را شلیته مینامیدند. نوعی دامن شلواری هم «تنبان» نامیده میشد. تنبان شبیه شلیته بود با این تفاوت که مانند شلیته وسط آن باز نبوده و از وسط دو قسمت جلو و عقب به هم دوخته میشد.
سرپوش: برای سرپوش نیز چهار قد توری به شکل چهارگوش بریده میشد. آنگاه به شکل مثلث آنها را تا میکردند و طوری آن را به سر میانداختند که زاویه قایم در پشت سر و دو گوشه دیگر بر روی سینهها و در زیر گلو به هم میرسید و به وسیله گره زدن و یا سنجاق آن را بر سر محکم میکردند.
لباس زنان تهران قدیم عبارت بود از پیراهن کوتاه و ارخالقی از آن کوتاهتر برای پوشاندن بالاتنه به کار میرفت و نیز زیر جامه ای که تا پشت قدمها را میپوشانید.
در زمستان گنجه ای هم برای حفظ از سرما بر آن اضافه میشد. سرپوش زنها چادرقدی بود که سر و موی یافته بلند آنها را از نظر میپوشاند. آنها وقتی میخواستند از خانه بیرون بروند. چاقچوری که زیر جامه در آن بگنجد به پا و چادر سیاهی بر سر و روبنده ای از پارچه سفید با قلابه جواهر که از پست سر آنها میدرخشید ، به صورت میزدند.