اصفهان مهد بناهای تاریخی چشمنواز ایران است اما در این میان تنها میدان امام است که اغلب شناخته شده است، غافل از اینکه در این شهر زیبا و اساطیری بناهای تاریخی متعددی قرار دارند که در زیبایی و اصالت همردیف بناهای شاخص و شناختهشده این شهر قرار دارند.
این شهر، سابقهای عمیق و طولانی در زمینه جذب مسافر داخلی و خارجی داشته است و هر ساله تعداد زیادی از گردشگران را به سمت خود جذب میکند.
آرامگاه بابا رکنالدین مربوط به دوره صفوی است و در اصفهان، مجموعه تخت فولاد واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۱۲ با شمارهٔ ثبت ۲۰۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این محل مقبره بابا رکنالدین میباشد.
معرفی مسعود بن عبدالله بیضاوی (بابا رکنالدین)
بابا رکن الدین شیرازی، لقب یکی از علمای بزرگ و نامدار قرن هشتم هجریقمری است که «با نام مسعود بن عبدالله بیضاوی» در زمان حکومت ایلخانیان در شهر اصفهان زندگی میکرده است. وی که در یکی از روستاهای شهر بیضا شیراز متولد شده بود، از شاگردان عرفای مشهوری همانند عبدالرزاق کاشانی در زمینه عرفان نظری بود و از این طریق با طریقت سهروردیه قرابت پیدا کرد.
این شیخ بزرگ نهتنها در طول حیات خود، که سالها پس از مرگ خویش نیز روشنگر راه علمای بسیاری بود بهگونهای که در میان مریدان وی نامهای بزرگی همچون شیخ بهایی، علامه مجلسی، میرزا حسن نائینی و سیدعبدالكریم رضوی كشمیری به چشم میخورد. بنابر نظر کارشناسان نسب این عارف وارسته به یکی از صحابی نامدار پیامبر اکرم(ص) به نام جابرابنعبدالله انصاری میرسد.
این عارف و صوفی بزرگ را بابا مینامیدند چراکه وی در دوره خویش بسیاری از روندگان طریقت عرفان را ارشاد و راهنمایی میکرد و بنابر برخی منابع تاریخی در همان مکانی که به خاک سپرده شده است به همراه شاگردان و مریدان خود به ریاضت و عبادت و چلهنشینی میپرداخته است. بابا رکنالدین علاوه بر عرفان دستی هم بر شعر و ادب داشته است و هم بر زبان و ادبیات فارسی و هم بر ادبیات عربی به طور کامل مسلط بوده است.
اثر معروف بابا رکن الدین
مشهورترین کتاب این عارف بزرگ اما «نصوص الخصوص فیترجمة الفصوص» نام دارد که در واقع یک شرح فارسی بر کتاب مشهور «فصوصالحکم » نوشته «ابن عربی» است. بابا رکنالدین در نهایت در سال ۷۶۹ هجری قمری چشم از جهان فرومیبندد و در ساحل جنوبي زايندهرود و در نزدیکی پل خواجو برای همیشه آرام میگیرد.
گورستانی که سالها به سبب حضور بابارکنالدین با همین نام خوانده میشود و محل زیارت و عبادت افراد بسیاری بوده است و بسياري از فقها، علما، شعرا و هنرمندان اصفهانی و غیر اصفهانی در مجاورت او و در این آرامستان به خاك سپرده شدند.
بنابر گفته کارشناسان مدفن بابا رکنالدین قدیمیترین قبری است که از یک عالم اسلامی در گورستان بابارکنالدین یا همان آرامستان تخت فولاد قرار دارد.
آرامستان تخت فولاد
در میان بناهای تاریخی اصفهان محوطه تاریخی تخت فولاد یکی از مشهورترینهاست. آرامستانی وسیع و تاریخی که در جهان اسلام و تشیع بعد از قبرستان وادیالسلام بزرگترین آرامستان شیعیان است. یک محوطه تاریخی که مساحت آن چیزی در حدود 75 هکتار است و درست در ساحل جنوبی زایندهرود و در یکی از تاریخیترین بخشهای شهر اصفهان قرار دارد.
در این آرامستان وسیع و شریف قریب به 2500 نفر از علما، فقها، حکما و هنرمندان به خاک سپرده شدهاند. در این آرامستان وسیع منطقهای قرار دارد که در بین اهالی این شهر با نام «لسانالارض» شناخته میشود و اشاره به روزهای نخست آفرینش انسان دارد. زمانی که خداوند از زمین و آسمان سوال مینماید و این قطعه از زمین در اصفهان فعلی پاسخ میدهد و لسانالارض نام میگیرد.
بنابر برخی روایات امام حسن(ع) در این منطقه اقامتداشته و در آن نماز گزاردهاند. در این آرامستان شریف تکیهها، مقابر، شبستانها، مساجد و بناهای تاریخی متعددی قرار دارند که بر اهمیت تاریخی آن افزودهاند. در سالهای اخیر نیز بیش از 3700 شهید دفاع مقدس در این آرامستان به خاک سپرده شدهاند و مصلای مشهور شهر اصفهان نیز در این آرامستان بنا شده است.
اما قدمت این محوطه تاریخی و بسیار مقدس به قرنها پیش بازمیگردد به طوریکه در این آرامستان مقبرهای قرار دارد که به یکی از پیامبران بنیاسرائیل با نام یوشعنبی نسبت داده شده است و نشان میدهد که قدمت این گورستان به دوران پیش از اسلام بازمیگردد. اما به نظر میرسد که این آرامستان درابتدا یک آرامستان نبوده است بلکه مکانی برای زندگی بوده است. در معماری اغلب تکیههای این آرامستان تاریخی تکیههایی قرار دارد که سبک و سیاق آنها درست همانند معماری خانههای تاریخی اصفهان است. در میان تکیهها هم بقعهای قرار دارد که تکیه با نام صاحب بقعه شناخته میشود.
اما این محوطه تاریخی از اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم کمکم شکل و شمایل یک آرامستان را به خود میگیرد و پس از تدفین بابارکنالدین در این آرامستان در بین مردم از جایگاه بالایی برخوردار بوده و به مکانی مقدس برای تدفین درگذشتگان و علما مبدل میشود.
این آرامستان در زمان صفویه به باشکوهترین دوران خود میرسد و با عالیترین نمونههای هنری و بناهای جذاب و دیدنی آراسته میشود. در مورد نامگذاری این آرامستان به تخت فولاد هم گمانهزنیهای متعددی وجود دارد برخی معتقدندکه وجود مقبره فردی با نام بابا فولاد که یکی از عرفا و نیکنامان قرن دهم هجریقمری بوده است سببشده تا در قرون دهم و یازدهم و بعد از عصر شکوهمند صفوی نام تخت فولاد بر سر زبانها بیافتد.
ویژگیهای بنا
این بقعه از لحاظ نقشه، تناسب کامل معماری، جزئیات بنا، و گنبد رک از سایر بناهای موجود در تخت فولاد متمایز و از اهمیت خاصی بر خوردار است. یکی از خصوصیتهای استثنایی این بنا؛ به کار بردن سمبلهای عددی چون پنج در پلان بنا و دوازده در گنبد بنا است که به نظر میرسد نشانگر پایبندی و ارادت وی به پنج تن آل عبا و دوازده امام باشد.
نقشه خارجی بنا به صورت پنج ضلعی به ابعاد ۱۱/۷۰ متر است که به ضلع شمال شرقی آن سردری بلند با غرفههای دو طبقه در طرفین اضافه کردهاند، و محور اصلی بنا دقیقآ با قبله تطبیق میکند. از آنجا که این بقعه در فضای بازی قرار دارد و از هر سو نمایان است، همین امر سبب شده که معمار آن از سادگی دیوارهای بلند خارجی با ایجاد طاق نماهای متعدد بکاهد و با افزودن تزیینات کاشیکاری در لچکیهای طاق نماهای مزبور، در نما ایجاد تنوع و جلب توجه نماید.
به نظر شاردن این ساختمان از جهت هندسه بنا و مشرف بودن بر سایر گنبدهای تخت فولاد از امتیاز خاصی بر خوردار است. در ابتدا در داخل و خارج بنا کاشیکاریهای مینایی عالی وجود داشته که اکنون قسمت عمدهٔ آن از بین رفته است. سردر بنا در ضلع شمال شرقی بقعه واقع شده و شامل ایوان بلندی به ارتفاع ۷/۹۰ متر است و دارای کتیبهای به خط ثلث سفید بر متن کاشی لاجوردی برقلم محمد صالح اصفهانی خطاط مشهور دوره شاه عباس اول صفوی است.
بابا رکن الدین در روز یکشنبه ۲۶ ربیع الاول سال ۷۶۹ هجری قمری وفات کرد و در خانقاه خویش که اکنون به تکیه بابا رکن الدین معروف است به خاک سپرده شد. سنگ قبر وی از جنس مرمر در ابعاد ۷۶*۱۲۰*۱۲۰ سانتیمتر است این سنگ ساده و بدون نوشته و تزیین است، سنگ نوشتهٔ افراشتهای نیز بر بالای قبر تعبیه گردید که دارای ۲۱۰ سانتیمتر طول و ۹۰ سانت متر عرض است. سنگ نوشته در ۷ سطر به خط ثلث است، سطر نخست آیه ۶۲ از سوره یونس است.
مکاشفه شیخ بهالدین
یکی از مریدان نامدار بابارکنالدین شیخ بهایی است که از علما و دانشمندان برجسته عصر صفوی بوده است. وی که روزی به همراه شاگردان خویش به زیارت مقبره بابا رکنالدین رفته بود در حال زیارت، ناگهان صدایی را از صاحب این مقبره میشنود که به وی متذکر میشود که «ای شیخ به فکر خود باش». شیخ که این ندا را دریافته بود رو به همراهان خویش میگوید آیا شما هم صدایی که من شنیدم را شنیدهاید؟
زمانی که همراهان وی از این امر اظهار بیاطلاعی مینمایند، شیخ عبای خود را بر روی سر کشیده و به خانه میشتابد و درمییابد که مرگ وی نزدیک است. درنهایت شش ماه را در خانه خود به عبادت پرداخته و در پایان ماه ششم رخت از جهان برمیبنند.
داستان مکاشفه شیخ در این مقبره متبرکه دهان به دهان پیچیده و اعتقاد مردم را به این مقبره و صاحب آن بیشتر میگرداند. همین امر هم سبب میشود تا بسیاری این شیخ بزرگ و عارف وارسته را در زمره علما و عرفای شیعی قرار بدهند.
مقام علمي و زهد و ورع اين مرد بزرگ باعث شد تا در طول زندگی با نهايت احترام زندگی كند. اين احترام و عزت پس از درگذشت وی نيز برقرار بود به طوری كه عده بسياری از مشاهير علماء و فقها و شعرا و خوشنويسانی كه در اصفهان و ساير شهرهای ايران درگذشتند در مجاورت او به خاك سپرده شدند.