نوای دلچسب پرنده ها لابه لای درخت های انبوه و سرسبز پیچیده و گاهی با نسیم در هم می آمیزد. آفتاب هم هر ازگاهی از میان درختان سربفلک کشیده خودش را به روی زمین می رساند و داستان نوازشش را از سر می گیرد.
خزه ها با بوی چوب آمیخته و همه جا را پوشانده اند، رودخانه ای آرام یک دنیا پل را در سکوت وهم انگیز این جنگل عاشق خوش کرده است و جز کلبه های چوبی و سن و سال دار و همین درخت ها که هیرکانی صدایشان می زنند کسی شاهد این عشق بازی نیست.
صدایی کنجکاوی گوش هایمان را برمی انگیزد و قدم هایمان را قوت می بخشد. نزدیک تر که می شویم چشممان به جمال معجزه ای دیگر از خالق دادار روشن می گردد.
سوادکوه شمالی، شیرگاه
چند سالی است که سوادکوه شمالی حسابش را از سوادکوه بزرگ جدا کرده و خودش تبدیل به یک شهرستان اسم و رسم دار شده است.
سوادکوه شمالی درست مثل سوادکوه بزرگ و البته تمام سرزمین مازندران گنجینه ای سبز رنگ است که گشتن و کشف کردنش کار یکی دو روی نیست و روزهای بسیاری را می طلبد.
جنگل های گمشده در پیچ و خم کوه ها، دره های بکر و کمتر پاخورده، چشمه های جوشیده از دل زمین، کوه های بلند بالا و مخمل پوش، آبشارهای پرناز و عشوه، انبوه ممرزها و انجیلی های چند میلیون ساله، بهارهای نفس گیر، تابستان های دلنشین و پاییزهای افسونگر در کنار زمستان های پر رمز و راز بدون شک سوادکوه شمالی را در ردیف محبوب ترین مقاصد طبیعت گردی قرار می دهد.
شاید باورش سخت باشد اما سوادکوه شمالی در گستره نه چندان وسیعش 84 آبشار کوتاه و بلند را در خود جای داده است که هر کدامشان در بیم بومیان اصیل این سرزمین نام های متعددی دارند.
آبشارهایی که از بلندای صخره ها خودشان را با ناز تمام به زمین می رسانند و حاصل هم آغوشی صخره ها و رودخانه ها هستند. شیرگاه مرکز این شهرستان زیباست که خودش از حیث زیبایی یک دانشنامه است.
اطراف شیرگاه را که بگردید در چند کیلومتری شهر کلبه های چوبی و جنگل های قدیمی چنان شوری به جانتان می اندازد که حالا حالاها نمی توانید شهر و زیبایی هایش را فراموش کنید. مقصد این باره مان آبشاری زیبا در دل جنگل های لفور و در نزدیکی شیرگاه، مرکز سوادکوه شمالی است.
لفور که مازنی های شیرین و دوستداشتنی لپور می نامندش دهستانی است سرسبز و وسیع که روستاهای کوچک و بزرگ بسیاری را در خودش جای داده است.
روستاهایی که در اعماق جنگل ها جاخوش کرده اند و هنوز هم ردپای گذشتگان را بر پیکره شان حفظ کرده اند. لفور را خیلی ها با سد استثنایی و خیره کننده اش می شناسند و صد البته جنگل های هیرکانی اش که بیشتر به یک گنجینه ارزشمند شبیه است.
جنگل های که یادگاری از چندین میلیون سال است که گاه بیشتر به یک معجزه می ماند. لفور پر از جنگل های کوچک و بزرگ است که روزگاری محل عبور و مرور روستاییان بوده است و هنوز هم آوای حیات وحشش استثنایی است.
لفور اما در دل جنگل های استثنایی اش رودهای پرآب، چشمه های جوشان، درختان بلندبالا، میوه های جنگلی، غارهای کوچک و بزرگ، پل ها و کلبه های چوبی قدیمی و آبشارهای متعددی را پنهان کرده است.
اگر اهل پیاده روی و جنگل نوردی باشید لذت کند و کاو جنگل های لفور با هیچ لذتی برابر نیست و حسابی اسیرتان می کند. اغلب آبشارهای سوادکوه شمالی همینجا در دل لفور و جنگل های استثنایی اش پنهان شده اند.
جنگل ترز یکی از همان جنگل های افسانه ای لفور است که در دل خود یک آبشار بلند بالا و منحصربفرد را پنهان کرده است آبشاری که همانند این جنگل ترز نام دارد و پای خیلی ها را به اعماق جنگل نه چندان سهل الوصول ترز کشانده است.
مسیر حرکت
انتخاب با شماست، یا جاده فیروزکوه و یا جاده هراز و یا هر جاده ای که بیشتر می شناسیدش. اگر از فیروزکوه عازمید که یکراست خودتان را به شیرگاه برسانید، ایستگاه راه آهن شیرگاه را پشت سر گذاشته و مسیر جاده ای که به سمت بابل رفته و گنج افروز نام دارد در پیش بگیرید باید خودتان را به خروجی معروف به سه راهی شیردارکلا برسانید.
اگر هم از مسیر جاده هراز عازمید که آمل و بابل را پشت سر گذاشته و به جاده فرعی لفور برسید. تابلوی امامزاده سید علی کیا سلطان نشانی برای یافتن این سه راهی است.
جاده فرعی لفور از همینجا آغاز می شود، جاده ای که در هر یک از پیچ وخم هایش روستا، آبشار یا جنگلی دلربا جا خوش کرده است.
ده کیلومتری که در جاده جلو بروید بعد از روستای قرآن نفر و قبل از روستای زیبای مرزیدره دره و جنگل ترز را خواهید یافت. اگر به کوهنوردی علاقمندید حتما می دانید ترز نام کوهی است بلندبالا که هزارمتری ارتفاع دارد و روستاهای نفت چال، بورخانی و دهکلان که صحبتش را کردیم در ضلع شمالی این کوه زیبا و سرسبز قرار دارد.
جنگل ها، مراتع و دره ها و رودخانه ها و حتی آبشاری که در نزدیکی این کوه زیبا و بر سینه کش آن قرار دارد همه و همه با نام ترز شناخته می شوند به همین دلیل است که جنگل ترز یکی از مرتفع ترین جنگل های لفور است.
جنگل ترز
ترز نام یکی از جنگل های مرتفع منطقه لفور است. جنگلی که روزگاری مقر حکومت مازیار بود و دسترسی پیمودنش آرزوی فتحش را به حسرتی برای دشمنان مبدل کرده بود.
دره ای عمیق با انبوه درختان هیرکانی و ممرزها، افراها، انجیلی ها، توسکاها و … که اگر بلد راه نباشید حتما در میان پیچ و خم هایش گم خواهید شد.
اینجا خانه جوجه تیغی ها، گرازها، خرس، پلنگ، قرقاول و انبوه پرندگان خوش آوازی است که لحظه ای از خواندن باز نمی ایستند. روزگاری همین جنگل ترز که بالادست روستای بورخانی قرار گرفته و بروخانی و حتی نفتچال را کاملا در دسترس دارد تنها راه عبور و مرور اهالی لفور برای رسیدن به شیرگاه و کمی آنسوتر یعنی قائم شهر بوده است.
اوبن، لرگه پل، کتو دره و ده ها نام دیگر اسامی معابر و گذرهایی است که تنها بومیان اصیل و قدیمی منطقه از آن ها خبر دارند. زمستان های نفس گیر و تابستان های پرسکوت این جنگل مرموز و بسیار زیبا را گاهی به جنگلی ترسناک مبدل می کرده است.
حتی در دل جنگل غارها و بعضا تونل هایی قرار دارد که چندین سال قدمت داشته و تنها جنگل نشینان قدیمی و چوپانان محلی از راه و رسمشان خبر دارند.
گاهی چشمتان به کلبه های جنگلی شان منور خواهد شد که بوی چوب و زندگی را یکراست به جانتان می ریزند. پای صحبت جنگل نشین ها و چوپان ها که بنیشینید می بینید که برای وجب به وجب این جنگل و مراتع اطرافش نام های جالبی در چنته دارند که یادگار اجدادشان است.
جنگل دست خالی تان نمی گذارد بهار که از راه برسد بوی پونه کوهی و نعنای کوهی طوری مستتان می کند که حالا حالاها خیال دل کندن ندارید.
گوجه سبزهای وحشی یا حتی ازگیل و حتی خرمالوی جنگلی و هزار نوع سبزی و تره محلی اینجا در دل جنگل سخاوتمند از دل زمین می روید و دست ساکنین جنگل را می گیرد.
آبشار ترز
حالا دیگر وقت زدن به دل جنگل است. کفش هایتان از اینجای مسیر به بعد باید حسابی هوایتان را داشته باشند چرا که گاهی بارش باران سنگ ها و کف جنگل را شوخ طبع کرده و بساط لیز خوردن را مهیا می کنند.
کوله بارتان را برداشته و در میان درختان سربفلک کشیده و خوش عطر انجیلی و ممرز و لیلکی به راه بیافتید. بابلرود رودخانه پرآب و خوشنام سوادکوه شمالی که حیات را پیشکش جنگل های این نواحی کرده است با جوش و خروش در میان جنگل است.
آب و صدای برخوردش با سنگ ها و شرشر کردنش در آمیزه ای جذاب با نوای پرندگان، رقص شاخه ها، دلبری برگ ها و شیطنت نسیم درست مثل یک سمفونی دقیق و نغز است که جان و دلتان را تسخیر می کند.
مسیر حرکتمان برعکس جریان رودخانه است. رودخانه گاهی آنقدر پرآب ست که باید خیال گذر کردن از آن را از یاد ببرید اما حالا که گذر از رودخانه اجتناب ناپذیر است باید به دنبال یک جای کم عمق بگردید و دل به آب بزنید اما یک راه دیگرهم برای عبور از رودخانه هست که اتفاقا به مذاق خیلی ها خوش می آید.
پلی چوبی ساده و هوشمندانه که کار دست ساکنین جنگل است و حسابی دوز هیجانتان را بالا می برد. حتما دوربین عکاسی تان را به همراه داشته باشید اینجا پر از لحظه هایی است که جان می دهند برای ثبت شدن. جنگل ترز خوش دشت است و پیاده روی نسبتا سبکی دارد.
مسیر شیب دار است و رو به پایین اما گاهی هم تپه هایی پیدا می شوند که شما را رو به بالا می برند. جنگل پیچیده است و بیشتر جاهایش شبیه یکدیگر، اینجاست که حضور یک بلدراه الزامی می شود اما اگر خوب گوش تیز کنید آب نیز راهنمای خوبی است.
گوش هایتان را بسپارید به نوای پرندگان و سمفونی آب و مسیر را با احتیاط طی کنید. کم کم که به پیش می روید نوایی دیگر از جنس آب به گوشتان می رسد.
نوایی که نشان از سقوط آب از بلندی دارد و نوید ملاقات اولین آبشار ترز را می دهد. از میان درخت ها، قلوه سنگ های خزه گرفته و تنه های درخت خزیده بر روی زمین که عبور کنید چشمتان به جمال آبشار شکوهمند ترز روشن خواهد شد.
آبشاری که از آن بالا سر می خورد و خودش را به زمین می رساند، بعد نرم نرمک از میان تخته سنگ ها راهش را گرفته و به پیش می رود تا به بابل رود برسد.
یکی از شاخه های فرعی همان بابلرود سبب شده تا این آبشار شگفت انگیز متولد شود. آبشار در میان درخت های منتظر فرود می آید و دیوارهایش را خزه ها گرفته اند.
تخته سنگ ها زیر آب آبشار آب تنی می کنند و پرنده ها همچنان آواز می خوانند. آبشار ترز قطعا یکی از زیباترین آبشارهای لفور است. آبشاری که آهکی است و همان آب آهکی اش در طول صدها سال سبب شده تا یک دیواره چند طبقه آهکی پشت آبشار شکل بگیرد که بسیار تماشایی است.
کمی که دق کنید یک شکاف کوچک آهکی را هم در پای آبشار خواهید دید، غاری که کنجکتویتان را برمی انگیزد. خیلی ها می گویند همین آهکی بودن آبشار باعث شده تا ترز خاصیت درمانی هم داشته باشد.
آبشار قریب به 18 متر ارتفاع دارد و اهل فن آن را آبشاری دم اسبی می نامند. اگر خودتان را به بالادست آبشار برسانید و از آن بالا به تماشای آبشار ترز بنشینید اعجاز دره پایین دست آبشار مسحورتان خواهد کرد. هجوم درخت ها، تنه های درخت روی زمین، سقوط پرابهت آبشار حال و هوایی جذاب دارد.
این آبشار تنها آبشار منطقه ترز نیست آبشارهای دیگری هم در بلندای آبشار و در دل دره های دیگر در دامنه کوه تر قرار دارند که دسترسی شان به آسانی آبشار ترز نیست و نیازمند تجربه دره نوردی و داشتن اسباب ایمنی مناسب است.
برخی ها که عاشق فرود از بلندای آبشارند بساطشان را همینجا برپا می کنند و با همین آبشار زیبای ترز برنامه فرودشان را پیاده می کنند.
کِی به آبشار ترز برویم؟
دیدن آبشار ترز و جنگلهای اطراف آن در تمام فصلهای سال لذتبخش است. این منطقه در بیشتر ماههای سال مقصد مناسبی برای طبیعتگردی است.
فصل بهار و ماههای اردیبهشت و خرداد یکی از بهترین زمانها را دیدن آبشار ترز است. در فصل تابستان میتوانید تنی هم به آب بزنید.
البته یادتان باشد هوای جنگل در این فصل شرجی است. دیدن آبشار در فصل پاییز حال و هوای خود را دارد. مخصوصا که منظره پاییز درختهای انجیلی در مسیر این آبشار بینظیر است.