مهاباد یا مه آباد نامیست برای پیغمبری کهن که فردوسی زردشت پیغمبر را نیز جزو خانوادهی مهابادیان قلمداد کرده است. کیومرث پیغمبری بوده که او را مهاباد خوانده اند و نسل آدمی از او پدید آمده است (سرجان ملکم، تاریخ ایران) و هم چنین در کتاب دبستان المذاهب آمده است بزرگترین پیامبر و شاه و پدر آدمی در این دوره و روزگار مه آباد بوده که به آذر هوشنگ نامور گشته و کتابش کلامیست یزدانی.»
شهر پیشین و باستانی نزدیک مهاباد به نام دریاس (دریاز) وجود داشته که امروزه خرابه هایی از آن برجای مانده و تنها روستایی نزدیک این شهر باستانی به همان نام به وجود آمده، شهر مهاباد در گذشته سابلاغ و ساوجبلاغ مکری نامیده میشد.
سابلاغ واژه ای است ترکی به معنی چشمه سرد. در سال ۱۳۱۴ به دستور رضاشاه به همان نام باستانی اش مهاباد که یادآور زندگی قوم ماد در این دیار است نامگذاری شد.
مهاباد امروزی در دوره ی صفویه قصبه ای در حد شهری کوچک با چشمه ساران و باغ ها و بساتین زیبا بود و آن شکوه و اعتبار گذشته های دور را نداشته است.
امیر شیره بیگ مکری در سال ۱۰۳۴ هجری قمری مکریان را از چنگ قزلباشان رهانید و شهر ساوجبلاغ (مهابادفعلی) را مرکز حکمرانی خویش قرار داد.
بداق سلطان یا بداغ سلطان فرزند شیر خان از نوادگان صارم بگ مکری و حکمران مهاباد در دوران صفویه بوده است.
« بداغ سلطان از سال ۱۰۶۳ تا ۱۱۱۱ هجری قمری حکمران منطقه ی عمومی مهاباد با وسعت زیادی بوده و از جمله آثار باقیمانده از وی مسجد جامع سرخ یا مدرسه شاه سلیمان صفوی است که شاهکار معماری منطقه است و از دیگر آثار منسوب به دوره وی پل سرخ و پل بداغ سلطان و بندهای لج و داره لک میباشد.
کؤخی کورتةک در روستای رةفتة سردشت) نیز از آثار منسوب به وی میباشد. از دیگر اقدامات ارزشمند وی احداث کتابخانهای بزرگ و ارزشمند بوده است که در سال ۱۷۳۰ میلادی آن را تأسیس نموده و وقف دوستداران و شیفتگان علم و دانش کرد.
مقبره بداق سلطان، در قسمت جنوب غربی شهر مهاباد قرار دارد. این بنا بر روی تپه ای واقع شده است. آن جا قبرستانیست کهنه که به واسطه قرار گرفتن آرامگاه بداغ سلطان در آن قبرستان (بداغ سلطان) نامیده می شود و همچنین به گومبه زان (گنبدان) نیز مشهور است.
این آرامگاه از دو قسمت، یکی فضای ورودی و دیگری اتاق اصلی تشکیل شده، که قبر بداق سلطان در قسمت اصلی آن قرار دارد. بر روی هر کدام از دو قسمت مقبره، گنبدی ساده قرار دارد.
این بنا ترکیبی از سنگ و آجر قرمز چهارگوش و ملاط ماسه و آهک و دقیقا بر اساس فرم معماری مقابر دوره صفوی است، که از سه قسمت شمالی، جنوبی و گنبد دوار مرکزی تشکیل شده است. ورودی شمالی بر اثر حادثه ای سالها بعد از احداث تخریب شده که با حفاری اولیه و بیرون آمدن از راههای زیرین بنا که به صورت ازاره زیر سنگ های بنا گذاشته شده مشاهبت کاملی با بنای مسجد جامع مهاباد دارد.
با توجه به ابعاد و اندازه ی آجرها و فرم معماری گنبدی و پایه های کشه شده ی ایوانی با بنای مسجد جامع و بنای مشابه آن در منطقه و نیز روایات عامه از نام بداق سلطان و منابع و متون تاریخی و مقایسه ی پلان مقبره با بناهای مشابه، این بنا نزدیک به سیصد و پنجاه سال پیش ساخته شده و از آثار کامل و مهم دوره صفوی و در شمار مقابر مهم این دوره در منطقه است.
این بنا مجموعا هفت جرز یا پایه ی تزئینی در قسمت شرق و غرب با طاقنماهای تزئینی ورودی ایوان شمالی و جنوبی دارد. گنبد اصلی به فاصله ۱/۲۰ متر از ورودی اصلی در قسمت شمالی و تقریبا در مرکز بنا قرار گرفته و قبور پیدا شده در اطراف آن مربوط به دوره ای مشابه است و بداق سلطان نیز در این مکان دفن شده است.
احتمال می رود یکی از قبور متعلق به شخص نیکوکار و خیری باشد که اهالی وی را مقدس می دانسته اند و شاید به همین علت به صورت زیارتگاهی درآمده است.
ضمن حفاری، تکه سنگهای اصلی گور بداق سلطان که در مرکز گنبد قرار داشت و از سنگ مرمر مشابه با گرانیت بود پیدا شد و در گوشه ضلع جنوبی مقبره سنگ گور دیگری با این نوشته نمودار گردیده : (( هذا مرقد المرحوم المغفور عبدالله خان ابن المرحوم بوداق خان المکری سنه ۱۲۶۲ .))
نوشته این گور نشان می دهد که سایر قبور خارج از گنبد نیز متعلق به بستگان بداق سلطان بوده که این امر نیز با نظام های فئودالی دوره صفوی سازگار بوده است.