بنر هدر

قصر نوی‌شوان‌اشتاین در شوانگاو

نویسنده:

حسین یوسفی

در تاریخ:

سرزمین قصه‌های پریان، الهام‌بخش داستان‌های ماندگار ویلهلم هاوف ( شاعر و نویسنده‌ی آلمانی) و برادران گریم (نویسندگان داستان‌هایی چون سفیدبرفی، راپونزل، سیندرلا، شنل قرمزی)، جایگاه سحرآمیزترین و رویایی‌ترین قصر روی زمین، نوی‌شوان‌اشتاین، جایی نمی‌تواند باشد جز آلمان.

قصر رویایی نوی‌شوان‌ا‌شتاین (Neuschwanstein)، در نیمه‌ی دوم قرن ۱۹ میلادی، به دستور لودویگ دوم (که به پادشاه قصه‌‌های پریان شهرت دارد) ساخته شد.

میان فرمانروایان آلمانی، لودویگ جایگاه ویژه‌ای دارد. آنچه لودویگ را از اجداد خشک و خشنش متمایز می‌سازد روحیه‌ی لطیف و رمانتیک اوست تا حدی که تمام اهداف و مصالح حکومتی را در راستای آمال و آرزوهای خویش سوق می‌داد؛ داشتن سرزمینی مملو از مخلوقات خیالی آرزوی او بود.

به امورات و روزمره‌های زندگی در مونیخ  و همچنین به مسائل حکومتی بی‌علاقه بود. در مقابل، روزبه‌روز، بیش از پیش، در دنیای خیالی خود فرو می‌رفت. به همین دلیل است که قصرهای بی‌نظیری چون Herrenchiemsee, Linderhof ،Neuschwanstein (شاهکارهای معماری که هر کسی را شیفته‌ی خود خواهند کرد) را به دنیا هدیه داده است.

قصر نوی‌شوان‌اشتاین در شوانگاو

برای ساخت نوی‌شوان‌اشتاین از قصر وارتبورگ، تنها قصر باقیمانده از دوره‌ی فئودال بایرن، الهام گرفته‌اند. نوی‌شوان‌اشتاین حتی زیباتر و بهتر از منبع الهامش از آب درآمد. پادشاه لودویگ که، عمیقا، شیفته‌ی اپرای رمانتیک ریشارد واگنر (لوهنگرین) شده بود، خود را چون شخصیت اصلی داستان، شوالیه‌ی قوی یکی از قهرمانان افسانه‌های باستان، تصور می‌کرد. این شیفتگی دیوانه‌وار دلیلی بود بر اینکه لودویگ فرمان ساخت «قصر قو» را دهد.

قصر نوی‌شوان‌اشتاین در شوانگاو

در و دیوارهای قصر دنیای سحرآمیز سرود نیبلونگ‌ها (کتابی حماسی به زبان آلمانی میانه درباره‌ی فردی اژدهاکش به نام زیگفرید در دربار بورگوندیها و چگونگی کشته شدن او و کین‌خواهی زن وی)، افسانه‌ی قرون وسطی پریزوال، جام مقدس، تریستان و ایزولد و بسیاری دیگر را برای بازدیدکنندگان زنده می‌کند. استادان معمار و هنرمندان بسیاری ساعت‌ها برای ساخت تک تک سالن‌ها و نقش و نگارهای قصر زمان صرف کرده‌اند (برای مثال، ۱۴ نجار برای کنده‌کاری‌های روی چوب تنها یکی از اتاق‌خواب‌ها ۴/۵ سال زمان گذاشتند). به جرات می‌توان گفت ریز به ریز جزيیات به کار رفته در این قصر باشکوه در نوع خود شاهکار‌ محسوب می‌شود. به همین دلیل است که ساخت این بنا مدت زمان زیادی طول کشید و تا زمان حیات لودویگ به پایان نرسید.

لودویگ توانایی بی‌نظیری در تلفیق رویا با واقعیت داشت. علیرغم ظاهرش، این قصر بی‌نظیر مجهز به تکنولوژی‌های به‌روز آن دوره بوده است. اتاق‌هایی که در اقامتگاه همایونی قرار داشتند دارای سیستم گرمایشی مرکزی بودند، توالت‌ها سیستم فلاش اتوماتیک داشتند و برای احضار خدمه از زنگ‌های الکتریکی استفاده می‌شده و حتی در بعضی از طبقات تلفن هم وجود داشته است.

شاید بتوان گفت نوی‌شوان‌اشتاین اولین افسانه‌ی است که در قالب یک شاهکار سنگی به حقیقت پیوسته است. این قصر، الگوی طراحی قصر رویایی زیبای خفته‌ی شرکت دیزنی و الهام‌بخش باله‌ی معروف دریاچه‌ی قو بوده است.

در آخر، آن همه اشتیاق و شیفتگی به دیوانگی پادشاه منجر شد. او به جای رسیدن به امورات مملکتی، تمام وقت خود را به سفر و گشن و گذار، قدم برداشتن بر جای پای ویلهلم تل (Wilhelm Tell) یا صرف شام با روح لویی چهاردهم می‌گذراند. در نظر او شب، روز و روز، شب بود و به همین دلیل او راه «شاه ماه» می‌نامیدند.

قصر نوی‌شوان‌اشتاین در شوانگاو

بر اساس قوانین باواریایی، اگر پادشاهی صلاحیت حکومت‌داری نداشته باشد، باید عزل ‌شود. او در نهایت (۱۸۸۶) از حکومت عزل و به کاخ برگ (Berg Castle) فرستاده شد و یک روز بعد جسد او به همراه روانشناسی که او را دیوانه تشخیص داده بود در کنار دریاچه‌ای در همان نزدیکی پیدا شد. درست دو ماه پس از مرگ شاه دیوانه، قصر ناتمام نوی‌شوان‌اشتاین برای بازدید به روی عموم باز شد.

پیشنهاد می‌کنم پس از تماشای تصاویر پانورامای این قصر شگفت‌انگیز، بازدید از این شاهکار بی‌نظیر را به فهرست خود اضافه کنید، چراکه هیچ  توصیف یا عکسی نمی‌تواند زیبایی بی‌مثال این قصر باشکوه را به درستی به تصویر بکشد.

چندین قصر مشهور دیگر در نزدیکی آن وجود دارند مانند Hohenschwangau, Füssen and Schwangau. برای آسایش گردشگرانی که به بازدید این قصرها می‌آیند، جاده‌ای رمانتیک و رویایی احداث شده که بین گردشگران بسیار محبوب است، حتی یک روز کامل هم برای لذت بردن از زیبایی‌های بی‌شمار این مکان کافی نیست.

در ادامه داستان عکس‌برداری از این قصر زیبا را از زبان عکاسان تیم ایرپانو، سرجری سمنوو و استس سدوو، می‌خوانیم.

قصر نوی‌شوان‌اشتاین در شوانگاو

وقتی راهی این سفر ۴ روزه شدیم هدف ما چیزی نبود جز تصویربرداری از یکی از معروف‌ترین قصرهای باوراریایی که در میان درختان رنگارنگ پاییزی احاطه شده است. پس برای رسیدن مناسب‌ترین زمان صبر کردیم؛ یعنی وقتی که برگ‌های پاییزی به رنگ‌های قرمز، سبز و نارنجی درمی‌آیند.

اصولا اینگونه تصویربرداری‌ها بیش از ۲ روز طول نمی‌کشند. با این‌حال، ما تصمیم گرفتیم چند روزی بیشتر بمانیم. بعدا متوجه شدیم که بهترین تصمیم ممکن را گرفتیم. کوهستان، کوهستان است، هیچ وفت نمی‌توانید آب و هوای کوهستان را پیش‌بینی کنید. تنها زمانی که می‌شد عکس‌برداری کرد ۳۰ دقیقه‌‌ای از صبح بود. پس از آن زمان کوتاه، خورشید تنها به دیوار گوشه‌ی قصر می‌تابید و خبری از آفتاب نبود. وقتی رسیدیم، هوا مساعد نبود. روز اول، تمام مدت باران بارید و طبیعتا عکس‌برداری کنسل شد. روز دوم هم به همین منوال گذشت. روز سوم باز هم هوا با ما سر سازگاری نداشت و مه غلیظی از همان ساعات اولیه‌ی صبح همه جا را فراگرفته بود. بدون توجه به این شرایط، کاملا خوشبینانه، از کوهستان بالا رفتیم تا جایی که به بالای قصر رسیدیم و بعد به درون دره پایین رفتیم، به امید اینکه هوا در نهایت صاف خواهد شد، اما آن روز هم شانس با ما یار نبود. در نهایت، بعد از سه ساعت انتظار تصمیم گرفتیم به هر قیمتی عکس‌برداری را شروع کنیم.

با این‌ حال ، وقتی میدان دید از ۳۰-۴۰ متر بیشتر نیست، عکس‌ها جالب از آب در نمی‌آیند. فقط یک راه چاره داشتیم: پرواز کردن به بالای مرکز قصر. هر چند پرواز بر فراز قصر و عکس‌برداری ریسک بالایی داشت.

به هر شکل، شانس خود را امتحان کردیم. نکته‌ی خوبش این بود که توریست‌ها در آن ساعت از صبح همه خواب بودند. به خاطر مه سنگین و رطوبت  ۱۰۰ درصدی پرواز دشوار بود. قطرات درشت آب به درون دستگاه‌ها می‌رفت، پس باید خیلی سریع عمل می‌کردیم. زمان برای بازگشت و تصحیح اشتباه نداشتیم.

هلیکوپتر بالا رفت و خیلی سریع در میان مه پنهان شد. تمام چیزی که می‌دیدیم اسکرین لپ‌تاپ و چراغ چشمک‌زن همراهمان بود. زمان به‌کندی می‌گذشت. در کمتر از چند لحظه هلیکوپتر خیس آب، از میان مه بیرون آمد. همه چیز با قطرات درشت آب خیس شده بود: هلیکوپتر، دوربین، لنز. اما همه سالم بودند. روز بعد را منتظر ماندیم و بالاخره در روز چهارم بود که طبیعت روی خوش نشان داد؛ هوا عالی بود و ما کار را شروع کردیم و این تصاویر فوق‌العاده زیبا را گرفتیم.

محصولات سفر

دیدگاه خود را بنویسید